افزایش سن بازنشستگی،
جنایت حکومت اسلامی برای چپاول بیشتر !
کامران پایدار

 

محمد حسین زدا از پادوهای حکومت اسلامی در سازمان تامین اجتماعی اخیرا در طی مصاحبه ای مطبوعاتی اعلام داشته است قانون مربوط به سن بازنشستگان تامین اجتماعی نیاز ضروری به تغییر و افزایش دارد. این مرتجع ضد کارگر اضافه می کند قانون بازنشستگی فعلی که مطابق با 30 سال سابقه کار است مصوب سال 1356 بوده و از آن زمان تاکنون شرایط زندگی و امید به زندگی کاملا بهبود و تغییر یافته است. ایشان می افزاید تازه در همه کشورهای اروپایی هم در سالهای اخیر سن بازنشستگی افزایش یافته است و از طرفی دیگر با پررویی میگوید در این شرایطی که سازمان تامین اجتماعی با بدهکاریهای کلان روبرو بوده و در آستانه ورشکستگی نیز قرار دارد، اصلاح و افزایش سن بازنشستگی از 30 به 35 سال برای سازمان ورشکسته تامین اجتماعی یک ضرورت است. همينطور بر طبق تشخیص و دستور جانی و متجاوز کهریزک سعید مرتضوی که هم اکنون برای ارتکاب دزدی و جنایت بیشتر بر کرسی تامین اجتماعی و سفره خالی کارگران چنبره زده است٬ قرار است عده ای از کارچاق کن ها و پادوهای درجه چندم حکومتی که در سازمان تامین اجتماعی القاب و عناوین کارشناس و ... را هم یدک می کشند٬ تا دوهفته آینده پیش نویس طرح جنایتکارانه افزایش سن بازنشستگی را تهیه و برای تایید و تصویب به مجلس ارتجاع اوباش اسلامی ارجاع دهند. از طرفی دیگر شمس الدین حسینی وزیر به اصطلاح اقتصاد حکومت اسلامی هم گفته است اگر در فروش نفت دچار مشکل شویم از طریق اعمال سیاستهای مالیاتی بیشتر کسربودجه و منابع مالی دولت را جبران خواهیم نمود. علاوه بر اینها ممبینی معاون بودجه ریاست جمهوری نیز در مصاحبه ای اعلام داشته لایحه بودجه سال 92 انقباضی بوده و برای تامین منابع مالی دولت در آن بر دریافت مالیاتها تاکید زیادی شده است.

همه این علائم و چنگ و دندان نشان دادنها از جانب عوامل حکومت اسلامی حکایت از دو فاکتور اصلی و اساسی دارد. اولا حکومت اسلامی پس از 33 سال حاکمیت جنایت و قتل و دزدی و فساد و سرکوب و اختناق به ورشکستگی و سقوط و اضمحلال کامل اقتصادی رسیده است. این حکومت امروز در بحران لاعلاجی فرو رفته که دیگر قادر به کنترل و مهارش نیست. از طرف دیگر حکومت اسلامی که در این روزها فقر و گرسنگی و گرانی و فلاکت بی سابقه ای را به زندگی کارگران و زحمتکشان تحمیل نموده است٬ باز هم اشتهای سیری ناپذیرش بر این است تا بیش ازهر زمان دیگری فشار بحران و ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی خود را از طریق تشدید و افزایش تحمیل فقر و گرسنگی هرچه بیشتر به زندگی کارگران و زحمتکشان جبران نماید. بایستی بسیار بیشرم و گستاخ بود که علیرغم همه مصائب و مشکلاتی که در زندگی امروز جامعه ایران هست مدعی شد که در زیر سایه نکبت اسلامی امید به آینده و زندگی بهبود و افزایش داشته است! در شرایطی که بیکاری و فقر و گرانی و تورم، اعتیاد و تن فروشی بیداد می کند، در شرایطی که هر روز بیش از پیش بر خیل عظیم کودکان بی سرپرست و خیابانی افزوده می شود، در شرایطی که به دلیل فقر و نداری بسیاری از انسانهای شریف و زحمتکش حتی برای معالجه بیماریشان توان و استطاعت مراجعه به امکانات پزشکی و دارویی را ندارند، در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق انسانهای زحمتکش و کارکن جامعه از حق داشتن یک سرپناه آن هم برای زنده ماندن محرومند و بنا به اخبار منتشره در سایتها و جراید مجعول خود حکومت اسلامی مستاجری که توان پرداخت اجاره خانه اش را نداشت خود را حلق آمیز می کند، در شرایطی که بسیاری از زنان آبرومند و شریف خانواده های کارگری برای تهیه پول شیر خشک نوزادشان، برای اجاره خانه و برای تهیه یک لقمه نان سگی در کنار خیابانها در نهایت تحقیر و بی حقوقی مطلق به تن فروشی مشغولند، در شرایطی که فروش اعضا و جوارح بدن از جمله کلیه فروشی در ازای حتی یک میلیون تومان بیداد می کند، در شرایطی که اعتیاد و مواد مخدر بیداد می کند و رکورد می زند، در شرایطی که بنا اخبار منتشره توسط خود حکومت اسلامی آمار خودکشی و خودسوزی از جمله در استانهای ایلام و خوزستان و در همه جای ایران بطور لحظه ای در حال افزایش بیسابقه است، در شرایطی که کارگران و زحمتکشانی که به همراه خانواده هایشان در نهایت فقر و محرومیت به سر می برند و حتی هنوز دستمزدهای ناچیز چندین ماهه و 32 ماهه شان را دریافت نکرده اند، در شرایطى که فوج فوج و دسته دسته از کارگران بعلت فساد مالی حکومت و ورشکستگی صنایع از کار اخراج و بیکار می شوند، در شرایطی که حق ابتدایی و مسلم استفاده از امکانات آموزشی و بهداشتی برای کودکان خانواده های کارگری به امری تجملی و درجه چندم تنزل یافته و به جای درس و مدرسه و میز و نیمکت و کلاس درس هزاران هزار کودک خیابانی و بی سرپرست یا در زباله دانی ها سرگردانند یا در خیابانها با التماس به مشتریان به دستفروشی و تکدی گری مشغولاند، یا در کارگاهها و مراکز صنعتی و کوره پزخانه ها بیصدا و خاموش استثمار می شوند و یا به توسط بسیاری از باندهایی مافیایی وابسته به خود حکومت جنایت و فساد اسلامی آماج انواع سواستفاده های جنسی و غیر انسانی واقع می شوند و... آیا در همچنین شرایط سیاه و تاریکی که زندگی و همه آرزوهای انسانی را به قعر سیاهی و فقر و نکبت و محرومیت فرو برده اند این کدامین وجدان بیدار است که می تواند مدعی شود که در این گند و کثافت حکومت اسلامی شرایط زندگی بهبود و امید به زندگی افزایش یافته است!؟؟

دروغگویی، ریاکاری و عوامفریبی بخشی از ماهیت و کارنامه همیشگی حکومت اسلامی و سرکردگان جانی و قاتلش است. سازمان تامین اجتماعی، سازمانی که به لحاظ مالی يکى از قویترین و گسترده ترین سازمانهاى مالی در ایران است و تمام منابع مالی این سازمان از محل دستمزدهای پرداخت نشده کارگران اینچنین انباشته است٬ حالا میگویند دچار بحران و ورشکستگی و کسر بودجه شده است. چندان هم بیراه نمی گویند، تمام منابع بسیار عظیم و میلیاردی سازمان تامین اجتماعی توسط باندهای متفرقه و دزد حکومت اسلامی پیش خور و ملا خور شده و حالا دیگر پولی در بساط نیست. کارگران و زحمتکشانی که پس از 30 سال کار در نهایت فشار سنگین استثمار و بیحقوقی در فقر و محرومیت جان کنده اند و در این 30 سال حکومت اسلامی و سازمان کذایی تامین اجتماعیش هر ماهه مبالغ هنگفتی را تحت عنوان بیمه و بازنشستگی از دستمزدهای ناچیز کارگران کسر نموده اند٬ و حالا امروز بازنشستگان و مستمری بگیران از یک طرف و از طرف دیگر کارگرانی که پس از 30 سال کار جوانیشان را در لابلای چرخ و دنده کارخانه ها دفن نموده اند در حالیکه همه فرصتها برای اعتلا و شکوفایی در زندگیشان از کف رفته، در حالیکه با ناتوانی و بیماری دست به گریبانند٬ باید با جیب خالی و بدنهای نحیف و بیمار و لرزان به پشت درهای بسته تامین اجتماعی مراجعه نموده و از جانیان شکم سیر و آدمکشان حرفه ای اسلامی که در ثروتهای افسانه ای غرق اند جواب  بشنوند، اراجیف و مزخرف بشنوند، که نیست و نداریم و یا سازمان تامین اجتماعی درحال ورشکستگی و سقوط است!

در این اوضاع و احوال کلیت مسئله بازنشستگی در ابهام فرورفته است. بعلت قراردادهای موقت و سفید امضا، بعلت اخراجهای مداوم و پی درپی و نبود امنیت شغلی، بسیاری از کارگران علیرغم آنکه بیش از 30 سال هم کار کرده اند تنها به دلیل اینکه سابقه کاریشان در هیچ جایی ثبت و درج نگردیده است شرایط و قانون فرمایشی حکومت اسلامی شاملشان نمیشود. از طرف دیگر هم اکنون بسیاری از کارگران که در مراکز صنعتی و حتی در ادارات حکومت اسلامی به سن بازنشستگی هم رسیده اند با بازنشسته شدن آنها بعلت کسری بودجه و ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی مخالفت شده است و به زبانی عملا بازنشستگی را برچیده اند. در بسیاری از ادارات حکومتی از جمله اداره ثبت احوال و ... فقط با بازنشستگی مشروط افراد موافقت می شود! بازنشستگی مشروط یعنی از فرد بازنشسته با خط و امضای خودش بر علیه خودش اقرارنامه و اعتراف می گیرند تا بگوید سنوات و پاداش پایان خدمت نمی خواهم فقط بازنشست و رهایم سازید تا بگوید نه شیر شتر می خواهم و نه دیدار عرب! آری، شرط بازنشستگی و از کارافتادگی آن هم پس از 30 سال کار در قاموس حکومت اسلامی سرمایه داران اینچنین است .

افزایش سن بازنشستگی بخشی از تلاش و تقلای حکومت اسلامی برای انتقال و تحمیل بار فشار مالی و ورشکستگی اقتصادی به زندگی کارگران و زحمتکشان است. افزایش سن بازنشستگی، کاهش دستمزدها، افزایش مالیاتهای دریافتی، حذف سوبسیدها، برچیدن انواع خدمات بیمه ای و تامین اجتماعی، حذف و کاهش انواع امکانات و خدمات درمانی و بهداشتی و آموزشی بخشی از تعرض و سیاست همیشگی نظام سرمایه داری به زندگی و معیشت خانواده های کارگریست. باید و ضروری است علیه این زندگی جهنمی به پا خیزیم. باید و ضروریست به قدرت اتحاد و مبارزه به پا خیزیم و بر خواست جنایتکارانه و سودجویانه سرمایه دارن و حکومت اسلامیشان افسار زنیم . *